|
پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:53 :: نويسنده : Enika
سخت ترين كار - به غضنفر ميگن:تو عمرت سخت ترين كاري كه انجام دادي چي بود؟ ميگه پر كردن ننمكدون مي پرسن چرا؟جواب ميده: آخه سوراخهاش خيلي ريزه! پازل -يارو با خوشحالي به دوستش مي گه:بالاخره اين پازل رو بعد از 3 سال درستش كردم.دوستش مي گه 3سال كم نيست؟يارو مي گه:نه آخه روش نوشته 3 تا 5 سال! تعليم رانندگي -يه روز يه دختره ميره تعليم رانندگي ازش مي پرسن چطور بود؟ ميگه:بد نبود ولي آقاهه خيلي مذهبي بود. ميپرسن چرا؟ ميگه:من هر جا مي پيچيدم مي گفت:يا امام رضا يا پيغمبر...! كبريت -یارو میخواسته یک کبریت سوخته رو روشن کنه،هرچی میزده کبریت مادرمرده روشن نمیشده. رفیقش بهش میگه: بابا خوب شاید کبریتش خرابه! یارو میگه: نه بابا، همین پنج دقیقه پیش روشن شد! محرم -از یارو می پرسن: اگه گفتی کی به همه محرمه؟ یک خورده فکر میکنه میگه: سوپر مارکت سر کوچه! میگن: چرا؟ میگه: چون به همه شیر میده! قهوه خونه -یارو میره قهوه خونه تا میتونه چایی میخوره ۵ تا ۱۰ تا ۱۵ تا. قهوه خونه چیه شاکی میشه میگه: بابا خسته نشدی این همه چایی خوردی؟ یارو میگه: راست میگی واللا قربونت یه چایی بیار بخوریم خستگیمون در بره! برق -معلم: براي قطع جريان برق بايد چي كار كنيم؟ شاگرد: بايد قبض برق رو پرداخت نكنيم! بچه -یه نفر 19 تا بچه داشته، بهش ميگن: چرا يك بچه ديگه نمياري، رُند شه؟! ميگه: فرزند كمتر، زندگي بهتر!
نظرات شما عزیزان:
|